1) مقدمه:
پوششدهی یکی از مهمترین بخشهای مهندسی سطح است که رقابت صنایع مختلف به پشتیبانی این رشته از آنها بستگی دارد و از نظر اقتصادی نیز بسیار مهم و حیاتی میباشد.
مهندسی سطح عبارت است از طراحی و ساخت همزمان سطح و زیرلایه بهصورت سیستمی با ارتقای عملکرد آنها که از لحاظ اقتصادی بهصرفه باشد. هدف مهندسی سطح این است که به ویژگیهای موردنظر سطح در طراحی برای یک کاربرد خاص برسد، بطوری که از لحاظ کیفیت و قیمت بسیار مفید و موثر باشد. مهندسی سطح میتواند بهصورتی عمل کند که فناوری و تخصص را بین بخش مصرفکنندگان نهایی انتقال دهد.
تاکنون پوششها بهطور عمومی بهمنظور ایجاد لایهای از مواد با خواص فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی مناسب بر روی سطح فلزات و آلیاژها استفاده میشدند. هدف از ایجاد اینگونه پوششها ایجاد و یا ارتقای خصوصیات مهندسی سطح با کارایی و کیفیت مناسب میباشد. امروزه دامنه جدیدی از پوششها با ساختار نانومتری توسعه یافته است که میتوان خواص مهندسی ویژهای را در لایههای سطحی بوجود آورد که در روشهای معمولی مقدور نیست.
طیف وسیعی از کاربردهای مهندسی براساس خواص سطح بوده و تنوع ساختارهای نانومتری سبب شده که هر روز کاربردهای وسیعتری مطرح شود. نانومواد سبب شده که وسایل و ابزار مهندسی به مرور ظریفتر و دقیقتر شده و با خواص و کیفیت بهتری تولید شوند. از جمله مزایای مواد نانومتری بهخصوص نانوساختار عبارت از افزایش کیفیت خواص پوشش، افزایش طول عمر سرویس پوشش و سازگاری بیشتر با محیطزیست است [1].
2) آشنایی با کلیات روشهای رسوبگذاری فیزیکی از فاز بخار
در رسوبگذاری بهروش تبخیر فیزیکی یا PVD، پوششها روی سطوح جامد از طریق چگالش عنصرها و ترکیبها از فاز گازی تولید میشوند. تبخیر در خلاء، عمومیترین روش تهیه لایههای بسیار خالص و تحت شرایط نسبتا کنترل شده است. اصول این روش عموما بر اساس اثرهای کاملا فیزیکی پایهریزی میشود، اما PVD ممکن است در بعضی موارد با واکنشهای شیمیایی نیز همراه باشد. بعضی از این واکنشهای شیمیایی عمدتا در فناوری انباشت لایههای خاص بهکار میروند [2]. رسوبگذاری به روش تبخیر فیزیکی شامل مراحل ذیل است:
الف) تبدیل ماده تبخیری به حالت گازی از طریق تبخیر یا تصعید و یا کندوپاش کاتدی
ب) انتقال اتمها (مولکولها) از چشمه تبخیر به زیرلایه، در فشار کاهشیافته
ج) رسوب این ذرهها روی زیرلایه
د) بازآرایی پیوند اتمها روی سطح زیرلایه [2].
در حالت کلیتر مکانیزیمهای اصلی در فرایند رسوبگذاری فیزیکی بخار، عبارتنداز جداکردن اتم از سطح به طریقی (اشعه، باریکه الکترونی، حرارت و غیره) و یا اینکه یونی به سطح برخورد کرده و سبب پرتاب اتم از ماده هدف میشود.
در نگاه کلی روش رسوبگذاری فیزیکی بخار شامل چندین روش متفاوت است که دارای مکانیزیمهای نسبتا مشابهی هستند.
2-1) فرایندهای تبخیر
1-1-2) تبخیز با فیلامان حرارتی
فرایند رسوبگذاری فیزیکی بخار با بهرهگیری از فیلامان حرارتی، امری ساده بهنظر میرسد. به این صورت که با بخار نمودن ماده هدف و نشاندن آن بر روی زیرلایه، سبب ایجاد لایهنازک خواهد شد. از عواملی که سبب کنترل سرعت رسوبگذاری در این روش خواهند شد، دمای ذوب ماده هدف و فشار محفظه است. خوشبختانه این روش جزء روشهایی است که با آن قادر خواهیم بود مواد زیادی را پوششدهی نماییم. شمایی از رسوبگذاری فیزیکی بخار با استفاده از فیلامان حرارتی در شکل 1-2 آمده است [3].
شکل 1-2) شمایی از روش رسوبگذاری فیزیکی بخار با استفاده از فیلامان حرارتی [4].
2-1-2) تبخیز با اشعه الکترونی
تبخیر با اشعه الکترونی از جمله روشهایی است که جهت پوششدهی مواد با نقطه ذوب بالا بکار میرود. بنابراین جهت پوششدهی موادی چون TiN استفاده از اشعه الکترونی و لیزر نیز امکانپذیر خواهد است. با این روش امکان رسوبگذاری فلزات، نیمههادیها و مواد عایق امکانپذیر میباشد. از جمله محدودیتهای روش فیزیکی، نیاز به خلاء است که فرایند تبخیر را امکانپذیر میسازد. شمایی از رسوبگذاری فیزیکی بخار با استفاده از اشعه الکترونی در شکل 2-2 آمده است.
شکل 2-2) شمایی از روش رسوبگذاری فیزیکی بخار با استفاده از اشعه الکترونی [4].
3-1-2) تبخیر با استفاده از انرژی لیزر (PLD[3])
رسوبگذاری فیزیکی بخار با بهرهگیری از لیزر، جزء روشهای موثر در لایهنشانی بهشمار میرود. زیرا در این روش، انرژی لیزرهای مورد استفاده بهقدری بالا است که قادر خواهیم بود، مواد سختی چون سرامیکها و مواد غیرفلزی از جمله TiN را بر روی زیرلایه پوشش دهیم. همچنین به جهت دقت بالای این فرایند، از این روش برای پوششدهی سرامیکهایی که ترکیبات استوکیومتری آنها مهم است، از جمله پیزوالکتریکها و ابررسانا، استفاده شایانی میشود. بر اثر برخورد لیزر به ماده هدف، در حد واسط زیرلایه و ماده هدف، پلاسمای باریکی به نام Plumbe تشکیل میگردد که اندازه آن میتواند در سرعت پوششدهی و ضخامت آن موثر باشد [3].
به هر حال روش PLD هم به تناسب خود دارای اشکالات و معایبی است که در ذیل بیان میشود:
الف) وجود پدیده Splashing داخل لایهنازک ایجاد شده وجود دارد که به مثابه ریختن آب بر روی روغن داغ است و موجب پراکنده شدن مواد مذاب میشود.
ب) فضای تبخیر شده از ماده هدف، یعنی Plumbe، خیلی نازک است و این ضخامت کم، عدم یکنواختی در ضخامت لایه نازک حاصله را موجب میشود [3].
بنابراین در روش تبخیر لیزری، انرژی لازم برای تبخیر ماده هدف (Ti) توسط انرژی لیزر تامین میشود. در جریان تابش اشعه لیزر اتمهای تیتانیم از سطح ماده هدف تبخیر شده و در محفظه Plumbe (حد فاصل بین زیرلایه و ماده هدف) قرار میگیرد. در این فرایند با حضور نیتروژن کافی در محفظه و نیز واکنشپذیری فوقالعاده نیتروژن با تیتانیم، ترکیب TiN تولید شده و رسوب آن بر روی زیرلایه تشکیل میشود. شمایی از فرایند PLD در شکل 3-2 نشان داده شده است.
شکل 3-2) شمایی از روش رسوبگذاری فیزیکی بخار با استفاده از لیزر [3].
حال سوال اینجاست که آیا در فرایند رسوبگذاری فیزیکی بخار، واکنشهای تجزیهای صورت میگیرد و یا اینکه صرفا تبخیر ساده صورت میگیرد. در جواب لازم بهذکر است که امکان دارد در حین فرایند، واکنش تجزیهای هم صورت گیرد. بهعنوان مثال در فرایند رسوبگذاری TiN از دو ماده Ar و N2 استفاده میشود. در حضور پلاسما، N2 به رادیکال آزاد N تجزیه میگردد که با ماده هدف (Ti) برخورد نموده و TiN در سطح ایجاد میشود. پرتاب یونهای Ar+ سبب کندن TiN از سطح و رسوب آن بر روی زیرلایه خواهد شد [5].
4-1-2) برآرایی باریکه مولکولی (Molecular Beam Epitaxy)
برآرایی باریکه مولکولی یا MBE همان روش تبخیر است که به دستگاههای آنالیز سطحی از جمله XPS، Auger، RHEED مجهز میباشد [6].
5-1-2) رسوبگذاری با بهرهگیری از پرتوی یونی (Ion Beam Assisted Deposition)
رسوبگذاری با بهرهگیری از باریکه یونی (IBAD) جزء روشهای فیزیکی لایهنشانی است. در این روش از یک تفنگ یونی که انرژیهایی در حد کیلو الکترونولت دارند، استفاده میشود. مکانیزم عمل به این صورت است که حین فرایند تبخیر، این انرژی به انرژی اتمهای تبخیرشده که انرژی کمی دارند، (در حد دهم الکترون ولت) منتقل میشود و سبب میگردد که اتمهای با انرژی بیشتری روی سطح زیرلایه بنشیند و موجب ایجاد لایه نازک با دانسیته بالای خواهد شد. بهبیان سادهتر بعد از بخار شدن ماده هدف، یونهای آرگون که پرانرژی است، با این اتمها برخورد نموده و سبب انتقال راحتتر اتمهای بخارشده به سطح زیرلایه میشود و لایه نازک را ایجاد میکند. این روش بیشتر در لایه نشانی قطعات الکترونیکی مورد استفاده میگردد [3].
روش IBAD [4] برای ایجاد پوششهای نیتریدی فلز، امکان زیادی را فراهم میکند. با ایجاد تغییر در پارامترهای رسوبدهی از جمله شار اتمی، انرژی یون، زاویه برخورد یون و دمای زیرلایه، بهبود قابل توجهی در سایش، خوردگی، مقاومت الکتریکی و خواص نوری آن فراهم میشود [7].
توسعه پوششهای سخت بر مبنای نیترید فلزات واسطه با استفاده از IBAD، موضوع تحقیقات گستردهای است. این نیتریدها شامل TiN، CrN، VN و ZrN میباشند که دارای خواص شیمیایی و فیزیکی متفاوتی هستند [8]. بهطور مثال TiN در دمـای بالای C500 به آرامی اکسیده شده و باعث ایجاد لایه اکسیدی روتیل غیرچسبنده و نامناسب TiO2 بر بالای TiN میشود. به این ترتیب مقاومت به سایش TiN، افت میکند. CrN، بهدلیل تشکیل لایه اکسیدی متراکم و محافظ Cr2O3 که از اکسیداسیون بیشتر ممانعت میکند، دارای مقاومت بیشتری نسبت بهTiN در مقابل اکسیداسیون است [7 و 9].
شکل 4-2، شماتیکی از سیستم IBAD که برای ایجاد لایه نازک نانوکریستال TiN به کار میرود را نشان میدهد. این سیستم شامل یک منبع تبخیر اشعة الکترونی برای تبخیر فلز Ti و یک منبع یونی برای ایجاد اشعة یون نیتروژن بهمنظور تشکیل TiN بر روی Si است [7].
شکل 4-2) شماتیک از سیستم IBAD [7].
2-2) فرایند کندوپاش (Sputtering)
فرایند کندوپاش، شامل کندن اتم بهوسیله گاز کندوپاش کننده (مانند گاز آرگون) از سطح ماده هدف و نشاندن آن برروی زیرلایه است. بهدلیل اینکه این روش جزء روشهای رسوبگذاری فیزیکی بخار است، در این فرایند ایجاد لایههای نازک بهصورت مستقیمالخط صورت میگیرد. همچنین در فرایند کندوپاش، پلاسما نقش بهسزایی در کندن اتم از سطح دارد.
مراحل مختلفی که در فرایند کندوپاش صورت میگیرد، بهشرح ذیل است:
1. یونیزه شدن اتمهای گاز آرگون، بهدلیل وجود اختلاف پتانسیل بالا بین کاتد و آند خواهد شد.
2. یونهای آرگون مثبت، به شدت بهسمت پتانسیل منفی که محل قرارگیری ماده هدف است، برخورد میکند.
3. یونهای آرگون، ماده هدف را بمباران کرده که سبب کنده شدن مواد و پرتاب بر روی زیرلایه خواهد شد.
4. با ادامه این فرایند شاهد تشکیل لایه نازک بر روی زیرلایه خواهیم بود.
5. همچنین الکترونهای آزاد موجود در محفظه با اتمهای آرگون برخورد نموده و یونهای بیشتری تولید میکند که موجب تولید بیشتر پلاسما برای فرایند کندوپاش خواهد شد [4].
1-2-2) انواع فرایند کندوپاش
با توجه به نوع پتانسیل اعمالی و گازهای اضافی، انواع مختلفی از فرایند کندوپاش وجود خواهد داشت. انواع روشهای فرایند کندوپاش عبارتنداز:
· DC Sputtering
· AC Sputtering یا RF
· Reactive Sputtering
· Magnetron Sputtering
در روش آخر، یعنی روش کندوپاش مگنترون، بهدلیل سرعت بالای رسوبگذاری و یکنواختی مطلوب از روشهای پرکاربرد فرایند کندوپاش بهشمار میرود [3].
2-2-2) ویژگی گاز تزریق شده در فرایند کندوپاش
1. انرژی گازهای پرتاب شده
اگر انرژی گاز تزریق شده کم باشد، هیچ انرژی موثری برای کندن اتمهای ماده هدف نخواهد داشت و کار بدون نتیجه خواهد بود. ولی اگر انرژی یونهای گازی پرتاب شده از حدی (بیشتر از انرژی پیوندی اتمهای ماده هدف) بیشتر باشد، موجب کندن اتمهای ماده هدف میگردد و نتیجه عملیات کندوپاش را در پی خواهد داشت.
2. انتخاب نوع گاز برای عملیات کندن اتمها
اندازه یونهای گاز پرتاب شده هم عامل تعیینکننده در انتخاب نوع گاز میباشد. اگر اندازه اتمها از حدی کوچکتر باشد، اتمهای گازی وارد جسم ماده هدف شده و کارایی فرایند کندوپاش را کاهش میدهد. اگر اتمهای گازی از حدی بزرگتر باشد، موجب تغییر شکل در ماده هدف خواهد شد و عمل کندن اتمها صورت نخواهد گرفت. بنابراین در انتخاب نوع گازی، باید اندازه آن متناسب با اندازه اتمهای ماده هدف باشد [4].
بنابراین در فرایند کندوپاش بهطور وسیعی از گاز آرگون استفاده میشود، زیرا هم اندازه آن مناسب است و هم اینکه با هیچ ماده یا گاز دیگر واکنشپذیری شیمیایی نخواهد داشت. همچنین از دیگر دلایل استفاده از گاز آرگون در فرایند کندوپاش سادگی تخلیه آن از محفظه و نیز عدم سمیت و خطرناک بودن آن است.
3-2-2) ایجاد پوشش نانوساختار TiN با استفاده از فرایند کندوپاش واکنشی
در اکثر فرایندهای کندوپاش از گاز آرگون به تنهایی استفاده میشود ولی در برخی مواقع گازهای دیگری از جمله گاز نیتروژن نیز وارد محفظه میشود که میتواند با ایجاد ترکیب جدید، وارد لایه نازک شود. شمایی از فرایند ایجاد پوشش نانوساختار با روش کندوپاش واکنشی در شکل 5-2 آورده شده است.
شکل 5-2) شمایی از فرایند کندوپاش واکنشی برای ایجاد پوشش نانوساختار TiN [4].
بهعنوان مثال لایه نازک نیترید تیتانیم (TiN) که بر روی زیرلایه رسوب داده میشود، میتواند بهواسطه فرایند کندوپاش واکنشی باشد. در این روش علاوه بر گاز آرگون، گاز دیگری مانند نیتروژن وارد محفظه می شود تا با اتمهای تیتانیم واکنش دهد و ماده نیترید تیتانیم (TiN) ایجاد نماید. در ابتدای فرایند که گاز آرگون وارد محفظه میشود، ماده هدف تیتانیم غیرفعال است. سپس با ورود نیتروژن کافی فرایند کندوپاش واکنشی رخ میدهد. در این حالت گاز آگون سبب افزایش سرعت رسوبگذاری نیترید تیتانیم خواهد شد [4].
به بیان سادهتر در فرایند کلی کندوپاش، ابتدا گاز آرگون به محفظه دستگاه تزریق میشود و سپس یک ولتاژ بالا به دستگاه اعمال میگردد که بهموجب آن از گاز آرگون الکترون آزاد شده و به یونهای آرگون مثبت تبدیل میشود. در ادامه یون آرگون (با بار الکتریکی مثبت) با شتاب به سمت کاتد (با بار الکتریکی منفی) پرتاپ شده و سبب کندن اتمها از ماده هدف و نشاندن آن برروی زیرلایه میگردد و عمل پوشش صورت میگیرد [4].
3) نتیجه گیری:
روش رسوبگذاری فیزیکی از فاز بخار به عنوان یکی از روشهای مهم و مرسوم در مهندسی سطح برای ایجاد پوششهای متداول و پوششهای نانوساختار بهشمار میرود. دمای نسبتا پایین این روش و سهلالوصول بودن روش از مزایای اصلی آن است. ولی با وجود مزایای فوق معایبی از جمله رسوبدهی مستقیمالخط بر روی قطعه (عدم ایجاد پوشش یکنواخت بر روی قطعات پیچیده و غیر مسطح) و استحکام چسبندگی نسبتا کم نسبت به روشهای شیمیایی دارد. لذا مهندسان سطح بایستی در انتخاب نوع روش، درخواست مشتری را مدنظر داشته باشند تا بر اساس خواستههای آنان روش مناسب، ارزانتر و با کیفیت بهتر انتخاب شود.
4) منابع:
[1]. علمخواه حسن، سمینار کارشناسی نانومواد دانشگاه تربیت مدرس.
[2]. سوالونی هادی، مبانی علم سطح در نانوفناوری (جلد اول)، انتشارات دانشگاه تهران.
.[3] Milton Ohring, Material Science Of Thin Films, Second Edition.
.[4] www.abc.ie/intel/CVD_PVD_Thin_Films
[5]. www2.austin.cc.tx.us/HongXiao/Book.htm.
[6]. مرعشی پیروز و همکاران، اصول و کاربرد میکروسکوپهای الکترونی و روشهای نوین آنالیز، ابزار شناسایی دنیای نانو، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.
.[7] S.C. Tjong, Haydn Chen, Nanocrystalline materials and coatings, Mater. Scie. Engin. R 45 )2004( 1-88.
[8]. J.H. Huang, C.H. Lin, H. Chen, Mater. Chem. Phys. 59 (1999) 49.
[9]. H. Jensen, U.M. Jensn, G. Sorensen, Surf. Coat. Technol. 74–75 (1995) 297.